اينجا که دانشگاه ميری، تازه مي فهمی که درس خوندن يعنی چی. اينجا ديگه دقيقه ی نود کپی کردن از جزوه و شب امتحان تا صبح بيدار موندن، جواب نميده .
اينجا از جلسه ی اول هر واحد، درس دادن شروع ميشه و از همون هفته ی اول، تکاليف سنگين، هر هفته، رو دوشته تا آخرترم. بعضی وقتا دوتا ميان ترم داری و تازه بايد پروژه هم تحويل بدی. من واسه شش درسی (هجده واحد) که واسه فوق ليسانس گرفتم، شايد دو برابر درسهاي ليسانسم تو ايران، زحمت کشيدم. البته به انگليسی درس خوندن، به ویژه، اولای کار، دو پشته زور ميگه ولی به هر حال، اين کجا و آن کجا.
اينجا از جلسه ی اول هر واحد، درس دادن شروع ميشه و از همون هفته ی اول، تکاليف سنگين، هر هفته، رو دوشته تا آخرترم. بعضی وقتا دوتا ميان ترم داری و تازه بايد پروژه هم تحويل بدی. من واسه شش درسی (هجده واحد) که واسه فوق ليسانس گرفتم، شايد دو برابر درسهاي ليسانسم تو ايران، زحمت کشيدم. البته به انگليسی درس خوندن، به ویژه، اولای کار، دو پشته زور ميگه ولی به هر حال، اين کجا و آن کجا.
9 comments:
Khoda ghovat
عوضش وقتي آدم فارغ التحصيل بشه كلي حال ميكنه .
ترسوندیمون حسابی
I know it's different from school to school and country to country, but let me ask you this; Do you guys have 4 main exams and the last cumulative one plus every week quiz as well, or is it only an undergraduate issue?
I have been doing nthing but quize and test and exams for the past 2 years. I viel like I am very good at my major now because of that, but I am desperate for a bit break.
البته من نه تنها بعد از سالیان سال هنوز در این ضمینه زمینه؟ آدم نشدم بلکه در آینده هم بعید به نظر میرسه که آدم بشم! اصلا آدم بودن من به طور کل زیر سوال بوده و هست نتیجهشم که به وضوح مشاهده فرمودین همین الان فارسی هم دیگه نمیتونم بنویسم به مبارکی و میمنت
والا من نمی دونم مبنای مقایسه شما چیه؟
بنده شخصاً تو ایران که بودم احساس میکردم درس ها خیلی خیلی سخت هستن. خداییش مسأله هایی که استادای دانشگاه ما (شریف) به ما میدادن سر امتحان جانکاه بود. من الان تو همین دانشگاه شما هستم و تو همون دانشکده آقا فرهود و نمره پایین تر "آ +" که بالاترین نمره است نگرفتم. تا حالا هم 10 تا درس گرفتم و همش هم شب امتحان که چه عرض شود روز امتحان خوندم
تو ایران دهنمان را صاف کردند و آخرش هم معدل و نمراتم در حدی بود که اصلاً جای گفتن نداره. در همین حد بگم که بارها بعد از گرفتن نمره 10 تو خوابگاه جشن گرفتیم و شام دادیم به رفقا.
من معتقدم اگه امتحان ریاضی 2 دکتر شادمان رو از بچه های همین دانشگاه ما بگیرن بالای 80 درصد میفتن.
بله البته دانشگاه شریف همیشه با دانشگاههای دیگه فرق داشته مگه نه؟
آرمان جان، در اينکه سيستم آموزشی در ايران سخت گير تره هيچ شکی ندارم. يه مقايسه ی ساده بين معدل بچه ها در ايران و اينجا کاملن اينو ثابت ميکنه. شايد من منظورم رو درست نرسوندم.
منظور من، "حجم" کاری که از دانشجو در طول ترم گرفته ميشه بود. ما که تو ايران به ندرت تکليف داشتيم. يه ميان ترم بود و يه پايان ترم و اون وسط هم، به امان خدا بودیم. البته در ايران تعداد دانشجو خيلی زياده و استاد ها هم مثل اينجا، کمکی ندارن بنابرين فرصت تکليف دادن نيست. اينجا خودت ديدی، به ويژه در دوره ی ليسانس، هر هفته بدون استثنا بايد تکليف تحويل بدن و بعضی وقتا هم دوتا ميان ترم دارن.
Dorood bar hamegi:
Yek soal daram az agha Armane Gol :
Shoma ke baraye nomreye 10 sham midadin, baraye nomreye 11 chize digeyi ham midadin?....
Chakerim
Safa
Post a Comment