Pages

Wednesday, October 21, 2009

قارچ حموم

يه بخش از تحقيق دکتراي من، ربط داره به کيفيت هواي خونه های مسکونی و تأثير اون رو سلامت آدما به ويژه بچه ها. واسه همين مجبور شدم کلی در اين مورد مطلب بخونم. يکی از چيزاي جالبی که پيدا کردم در مورد موجودات ميکروسکپی، قارچ ها و کپک هائيه که تو خونه ها زندگی ميکنن و ميتونن سلامت آدم ها رو به خطر بندازن يا حتی کشنده باشن. قارچ هايی که تو حموم،* رو درز کاشی ها يا کنج ديوار به رنگ سياه رشد ميکنن، هميشه کفر منو در مياوردن ميخاستم بدونم که چطوری ميشه تميزشون کرد. سواي اينکه اينا چی هستن وچه ضرری ميتونن داشته باشن، بگم که راه از بين بردنشونو پيدا کردم.

يه بطری اسپری رو با وايتکس** خالص يا رقيق شده پر کنين و به فواصل بیست دقيقه، بپاشين روي قارچ ها (که اميدوارم به فارسی بشه قارچ و درست گفته باشم)، اونقدر که ديگه ديده نشن. همين. يه جورايی هيچ وقت نميشه از شر اينا راحت شد چون غذا شون اثرات صابونه و رطوبت که هر دوش به وفور تو هر حمومی هست ولی لاقل با اين تکنيک، ميشه از شرشون براي مدتی راحت شد.

Stachybotrys Molds*

Bleach**


5 comments:

Hani said...

تو شهر هایی که آب و هوای خشک دارن حتی تو حموم کمتر اینطوری می شه
ولی آب و هوای مرطوب عامل مستعد هست وای این قارچ ها
من شمال که زندگی می کردم یعنی باید هر دو سه روز حموم رو می شستیم، ولی تهران اصلا این مشکل و نداشتم
ولی تو سیدنی هم الان این مشکل رو دارم، ولی نه به شدت شمال
خلاصه که راه حل خوبی بود مرسی

nilofar said...

I have a question. They grow only on special places such as between the tiles and or silicon glue used in bathroom. Which raises the question if it is possible to make a grout or silicon similar product which is not a favor for meldew colony?
If you know anything about it, please share it with me then we are going to renew our bathroom next year when the budget is available.

Farhood said...

Niloo jaan: There are some products but I really don't know how safe they are.

Take a look at this one for example:
http://www.makingdiyeasier.co.uk/unibond/antimouldsealant.html

Take care.

Anonymous said...

جام جم آنلاین: تلفن همراهم زنگ می‌زند، وقتی گوشی را برمی‌دارم، صدای آشنای قاضی حسینی ، رئیس دادگستری پاکدشت را می‌شنوم ؛ صدایش آشکارا می‌لرزد.

وقتی علت را جویا می‌شوم، می‌گوید: یک جوان به علت فقر و ناتوانی برای معالجه خود در یک قدمی مرگ قرار گرفته است.

رئیس دادگستری پاکدشت ادامه می‌دهد: از وضعیت این جوان چند روز پیش اطلاع یافتم. او عضو یک خانواده فقیر است که ماهانه 30 هزار تومان از طریق بهزیستی دریافت می‌کنند. چندی پیش این جوان پس از سقوط از بلندی و شکستگی لگن، مدتی را در یکی از بیمارستان‌ها بستری می‌شود و پس از ترخیص از بیمارستان، به یکباره یکی از پاهایش به طرز غیرمعمول شروع به عفونت شدید می‌کند و زمانی که او به سراغ بیمارستانی که در آن بستری شده بود می‌رود، از وی برای بستری شدن دوباره درخواست پول می‌کنند، اما چون قادر به پرداخت هزینه درمان خود نبوده، بناچار به خانه بازمی‌گردد و اکنون نیز در اوج جوانی به انتظار مرگ نشسته است.

وی می‌گوید: اواز کسی شکایت ندارد وتنها در انتظار دستی ا ست که یاری‌اش کند تا بتواند زنده بماند و به آرزوهای خود برسد.

رئیس دادگستری پاکدشت بغض می‌کند و می‌گوید: با دیدن این جوان احساس می‌کنم باید همه برای نجات او تلاش کنیم و نگذاریم او به دلیل فقر ... .

رئیس دادگستری سکوت می‌کند و متعاقب این سکوت معنی‌دار صدای بوق اشغال تلفن ....

قاضی نتوانست بغض ترکیده‌اش را پنهان کندو....
در چنین مواقعی چاره‌ای نداریم تا دست یاری به سوی شما هموطنان، مسئولان وزارت بهداشت و پزشکان متعهد دراز کنیم تا شاید جوان بیمار فردا شاهد طلوع دوباره آفتاب باشد.
....................................................
می دونم به پستتون ربطی نداره ولی اینقدر دلم بدرد اومد که دارم به هر کی می شناسم چه در دنیای حقیقی و چه در دنیای مجازی اطلاع می دم
عکسش رو که دیدم خیلی حالم بد شد. تا حالا آدم با یه پای 50 کبلوگرمی ندیده بودم
لطفا هر کی می تونه اطلاع رسانی کنه
اجرتون با خدا

haafez said...

tarjih midam bahashun hamzisti konam