يه همسايه ی کانادايی مسن داشتيم که از اين خانومای مسلمون نقاب دار ميترسيد. ميگفت تا حالا چند بار وقتی يکی از اينا از آسانسور پريده بيرون، قلب درد گرفته. اين يکی رو ديگه من نميفهمم. خود مسلمونام شاکين که اين، هيچ جای قرآن نيست و حتا شيعه ی دو آتیشه هم اينو تجويز نميکنه. اصلن پوشيدن لباس يا سمبل خاص براي نشون دادن يه اعتقاد یا سنت مذهبی جای تامل داره.
يادم مياد يه هندی سيک که کارمند پليس تورنتو بود، باعث درد سر شده بود که چطوری کلاه ایمنی سرش بذاره وقتی يونیفورم پليس ميپوشه. يادم نمياد آخرش کلاهشو دو طبقه گذاشت رو عمامه ش* يا واسش استثنا قایل شدن. بهرحال، اين همه لجاجت و وفاداری به سنت هاي سرزمين مادری و تعصب، در آدمی که وطنش رو ول کرده و رفته يه جاي ديگه زندگی ميکنه و حاضرم نيست دیگه برگرده، موضوع جالبيه.
يادم مياد يه هندی سيک که کارمند پليس تورنتو بود، باعث درد سر شده بود که چطوری کلاه ایمنی سرش بذاره وقتی يونیفورم پليس ميپوشه. يادم نمياد آخرش کلاهشو دو طبقه گذاشت رو عمامه ش* يا واسش استثنا قایل شدن. بهرحال، اين همه لجاجت و وفاداری به سنت هاي سرزمين مادری و تعصب، در آدمی که وطنش رو ول کرده و رفته يه جاي ديگه زندگی ميکنه و حاضرم نيست دیگه برگرده، موضوع جالبيه.
Turban*
4 comments:
اينجا يه گروه مسيحي افراطي هست كه دامن هاي بلند ميپوشن و موهاشون هم بلنده و خيلي رنگ پريده و افسرده دم ورودي هر مترو ميايستن و همين كه باهاشون چشم تو چشم بشي سريع ميان جلو و كلي داستان ترسناك تعريف ميكنن و بعد ميگن در اون حالت چي كار ميكني ، اونموقعس كه تمام روز افسردگي ميگيري . گاهي وقتها هم به صورت تصادفي شماره ميگيرن و زنگ ميزنن . يه بار يكي از دوستامون فكر كرده بود كه واقعا اتفاق بدي افتاده و مثلا فلان شهر رو سيل گرفته . جديدا هم دارن بيشتر و بيشتر ميشن . كلا افراطي گري داره زياد ميشه . از ما كه گذشت خدا به داد آيندگان برسه .
As always you are just right. I'd like to know the same thing as well. If some people are so insisting on their extreme traditions, why do they live their extreme environment????
من نمیفهمم کسی وارد یک کشور میشه باید خودشو با فرهنگ اون کشور تطبیق بده!!! مثل هندی ها یا پاکستانی ها که همچنان با لباس ساری هستند و منظره شهر را زشت میکنند و یا خانوم های نقاب پوش مسلمان!!! ای بابا اینجا که کسی به کسی نگاه نمیکنه! دوست خود من وقتی که رفت استرالیا روسری اش را برداشت و گفت باید بخاطر خودم و بچه هایم خودم را مردم این کشور تطبیق بدم
درود بر فرهود عزیز
نمیدونم این اقلیت ها با این همه اصرارشون بر حفظ این اطوارها چرا بر نمی گردند تو همون کشور عزیز خودشون زندگی کنند. چون واقعاً اصرار بر برخی از این رسومات منزوی ترشان می کند در سرزمین بیگانه
Post a Comment