Pages

Wednesday, April 15, 2009

غر

هر دفعه مي بينمش ناراحته. هر دفعه غر ميزنه. اينجا چرا سرده، چرا گرمه، اينش کجه، اينش راسته. واقعاً دلم ميخاد بدونم اين آدم تو ايران چه وضعيتی داشته. نميدونم با توقع خيلی بالا اومده حالش گرفته شده، يا اصولن آدم ناراحتيه.

ناراحت ميشم واسه آدماي اينجوری. طفليا هيچ وقت راضی نيستن. گمون کنم بهترين جاي دنيا هم که باشن يه چيزی پيدا ميکنن در موردش غر بزنن.

3 comments:

به سوی کانادا said...

درسته و فکر کنم ذاتی باشه.کاریش هم نمیشه کرد.

Raouf said...

Some people are just like that ! can not be fixed dadashhhh .

Take a look at "Az ghalb e Kavir" last post :
http://www.kavir-semnan.com/default.aspx?Postid=266

An let the guy knows.

chakkerim,

گیله دختر said...

ای خدا از این همه تفاهم با رئ.ف...تا اینو خوندم خواستم برات بنویسم پست آخر از قلب کویر رو بخون! واقعا من وتسه این آدم فقط میتونم ابراز تاسف کنم . چون خودشون هرگز از زندگی راضی نخواهند بود ! خوشحالم که لااقل یه جورایی تو این کتگوری نمیرم !