Pages

Wednesday, April 8, 2009

ايمان

يارو مشروب فروش بود، يعنی کار تمام وقتش اين بود، منتها فقط عاشورا تاسوعا مشروب نمی فروخت. ميگفت تو اين دو روز، نه ميفروشم نه خودم ميخورم!

3 comments:

گیله دختر said...

آی این نمونه ها تو هموطنای ما زیاده :)))))
رقص با روسریم تو همین کتگوریه :)))

سیروس said...

راستش من یه نفر رو میشناسم پسراش اخر خلافکارین بعد خودش پلیسه یارو تو جمع میشنه کلی از این و اون میگه کسی نیست بگه اینقده بلدی روضه بخونی برو اقا پسرای خودتو درست مرد حسابی

nasim said...

سلام دوست من ببخش زودتر سر نزدم منم یکی را میشناسم پولم را خورده اما مجلس عزای حسین میذاره